یادداشت | در هفتههای اخیر ویدیوهای یک یوتیوبر استرالیایی به نام «لوک دامانت» (Luke Damant) از سفرش به ایران، در فضای مجازی دستبهدست میشود. این یوتیوبر استرالیایی با حدود ۱٫۵ میلیون دنبال کننده در یوتیوب در حال سفر به کشورهایی آسیایی از جمله هند، افغانستان، مالزی و غیره است و احتمالا در زمستان سال گذشته سفری کوتاه به ایران داشته و حالا مدتی است که ویدیوهای خود از این سفر را منتشر میکند.
ویژگی مهم ویدیوهای لوک، نمایش بدون واسطه و سانسور از اتفاقات سفرهایش است و شاید به همین دلیل او بدون راهنمای محلی در ایران حضور پیدا کرده تا بتواند تصویر واقعیتر و دست اول از ایران به دست آورد. اگرچه که حضور بدون راهنما هم الزاما به تصویر صحیح از ایران منجر نمیشود، قطعا حضور بدون واسطه در بین ایرانیها درک بهتری از ایران به این یوتیوبر استرالیایی میدهد.
با این همه، برشهایی از همین ویدیوها طی چند روز گذشته در صفحههای مجازی ایرانیها، دستاورد حمله به مردم شده است. بریده ویدیوهایی که بیشتر نشان از گران حساب کردن با یک گردشگر یا تلاش برای کلاهبرداری از اوست. عدهای این روزها با روایتهای پر سوز و گداز روی این بریده فیلمها تلاش میکنند تا کلاهبرداری از گردشگران خارجی را به همه تعمیم دهند. این برشهای ویدیویی البته ناقصخوانی ماجرا و یک نگاه جهتدار و ناعادلانه است.
کپی لینک
بزرگنمایی جهتدار برشهای خاص
چیزی که لوک در ایران تجربه کرده، نه استثنا است و نه عجیب! در همه جای دنیا، وقتی پای گردشگری ناآشنا به زبان و اطلاعات به خیابانهای یک شهر باز شود، هم احتمال لطف دیدن وجود دارد، هم احتمال فریب خوردن؛ این دو همیشه با هم هستند. چنین رفتارهایی در تمام جهان با گردشگرها رایج است. در استانبول، تاکسیها با نرخهای ساختگی، توریستها را سرکیسه میکنند. در مصر و اطراف اهرام ثلاثه، فروش اجباری یا تحمیلشده اجناس به توریستها اتفاقی عادی است. در بارسلونا، جیببری در مناطق توریستی آنقدر گسترده است که حتی برخی شرکتهای مسافرتی توصیه میکنند مدارک شناسایی همراه نداشته باشید. در پاریس یا آتن، رستورانهایی وجود دارند که منوی متفاوت برای گردشگرها دارند و قیمتها تا دو برابر افزایش پیدا میکند؛ اتفاقی که در سالها اخیر مورد مشابه آن در شهر استانبول ترکیه نیز بارها گزارش شده است.
لوک نیز آگاهانه وارد کشورهای مختلف میشود و احتمال چنین اتفاقاتی را در نظر گرفته است؛ از لحظه ورودش به فرودگاه امام که فردی تلاش میکند دلارهای او را به قیمت هر دلار ۴۲۰۰ تومان بخرد، لوک نشان میدهد که پیش از سفر از اطلاعات کافی برخوردار بوده و حواسش جمع است. هر چند تلاش برای خرید دلار به این قیمت براساس نرخهای رسمی مدتها است در فرودگاه امام در جریان است و مدیریت این فرودگاه وزارت راه همانطور که توانایی کنترل گرانفروشی فروشگاهها فرودگاه و اذیت و آزار گمرک فرودگاه را ندارند، در مقابله با کلاهبردارهای داخل فرودگاه هم ناتوان هستند.
با این حال برخی اوقات مانند زمان خرید سیم کارت نیز به دلیل ناآگاه بودن از قیمتها، مورد سو استفاده قرار میگیرد و این اتفاق چندبار دیگری نیز در ویدیوهایش رخ میدهد یا نشانههایی از آن بروز میکند.
کپی لینک
این ویدیوهای کوتاه همه ماجرا نیست!
لوک در تهران به موتوریای برخورد میکند که برای مسیری کوتاه نرخ ۱۰ دلار را به او پیشنهاد میدهد و او نیز نمیپذیرد. این بریده ویدیو بارها در شبکههای اجتماعی بازنشر شده؛ اما بخش نادیده آن موتوری دیگری است که وقتی لوک مبلغ بیشتری به او میدهد، از گرفتن امتناع میکند و به لوک توضیح میدهد که این مبلغ زیاد است. با این حال لوک با توجه به قیمت دلار در این سفر دست و دلباز رفتار میکند؛ اما حواسش جمع است تا مورد کلاهبرداری قرار نگیرد.
او در بخش دیگری از سفرش در جزیره قشم به دلیل ناآشنایی راننده تاکسی به زبان انگلیسی، عدد کرایه را به اشتباه یک میلیون تومان متوجه میشود؛ در حالی که راننده به او ۱۰۰ هزار تومان قیمت داده، با این حال لوک به دلیل قیمتی که به اشتباه متوجه شده، ترجیح میدهد تا از تاکسی پیدا شود؛ گرچه این یوتیوبر استرالیایی در زمان انتشار فیلم این سفر متوجه اشتباه خود شده و از «حسن» راننده تاکسی در جزیره قشم عذرخواهی میکند.
جای دیگر او در ورودی جزیره هرمز گرفتار شگردهای کلاهبرداری در یک غرفه بازی میشود و اتفاقا از دومین تلاش خود متوجه این موضوع میشود و بارها رو به دوربین میگوید که این یک کلاهبرداری (اسکم) است؛ با این وجود، او ترجیح میدهد به بازی ادامه بدهد و از تجربه و تلاشهای خود برای شکست شگرد پنهان در بازی لذت ببرد.
در جزیره هرمز وقتی به زن فروشنده فلافل مبلغ بیشتری میدهد، زن امتناع میکند و وقتی فردی به فارسی به فروشنده توضیح میدهد که مبلغ اضافه را انعام در نظر بگیرد، فروشنده دو فلافل دیگر به لوک میدهد. بارها و بارها فروشندگان مختلف از دریافت مبلغ بیشتر از لوک خودداری میکنند. برخی مبلغ اضافی را به او برمیگردانند و برخی نیز سعی در جبران میکنند تا جایی که لوک در یکی از ویدیوهای خود میگوید که ایرانیها عادت به گرفتن «انعام» ندارند و سعی میکنند در عوض مبلغ بیشتر، چیزی به او بدهند.
کپی لینک
مهماننوازی زیادی هم خوب نیست!
در این میان، یک نکته جالب و کمتر گفتهشده در مورد ایران، مهماننوازی بیشازحدی است که در سالهای گذشته خودش به یک چالش در صنعت گردشگری تبدیل شده بود. بارها پیش آمده بود که توریستهای خارجی، بهویژه کسانی که انفرادی سفر میکنند، در خیابان توسط شهروندان به خانه دعوت شدند یا هزینه غذا و حمل و نقلشان را تقبل کردند. کارشناسان گردشگری از سالها پیش نسبت به این مسئله هم هشدار داده بودند؛ اینکه این رفتار، هرچند از سر مهربانی، میتواند باعث شکلگیری انتظاری نادرست در برخی گردشگران شود. طوری که بعدها برخی توریستها عملاً با علم به این رفتار، برای بهرهبرداری از مهماننوازی افراطی برنامهریزی میکردند. در واقع، همانقدر که بیاخلاقیهای معدودی میتواند چهره یک جامعه را خراب کند، خوب بودن بیحد و مرز هم میتواند موجب سو استفاده شود.
سفر لوک، مثل بسیاری دیگر از تجربههای سفر، روایتی دوگانه دار؛ پر از لحظههایی از انسانیت و مهربانی در کنار موقعیتهایی که میشد فریب خورد، آسیب دید یا ناعادلانه پول پرداخت کرد؛ اما مهم این است که همهی اینها در کنار هم دیده شود؛ نه فقط بریدههایی که تصویری یک سویه میسازند؛ در نگاه عادلانه هنوز کفه ترازوی مهماننوازی ایرانیها سنگینتر است.