تاریخچه نقشهنگاری؛ نگاهی به تلاش بشر در ترسیم جهان
از دیرباز تاکنون، نقشهها تلاش بیوقفه بشر برای به تصویر کشیدن جهان بودهاند.
بیش از ۵,۰۰۰ سال است که بشر به اهمیت نقشهنگاری پی برده و دست به طراحی و ساخت نقشهها زده است. نقشههای اولیه بهعنوان ابزاری برای ثبت مکانهای مهم، آموزش جغرافیای یک منطقه و استراتژیهای جنگی و سیاسی مورد استفاده قرار میگرفتند. آنها مناطق کوچک مانند شهرها، مسیرهای تجاری، مناطق شکار و… را پوشش میدادند و جهتگیری ثابتی نداشتند؛ بهعنوان مثال، شمال همیشه در بالای نقشه قرار نمیگرفت. همچنین نقشههای ابتدایی از دقت کمی برخوردار بودند و در طراحی آنها اغلب اوقات هنر و نقاشی به دقت جغرافیایی ترجیح داده میشد. هر دوره از تاریخ نگارش نقشهها، اولویتها و فناوریهای مختص به زمان خود را منعکس میکند و نحوه درک و تعامل انسان با جهان پیرامونش را شرح میدهد.
سیر تکامل نقشهنگاری در طول تاریخ:شروع مسیر نقشهنگارینقشهنگاری در دوران باستاننقشهنگاری در قرونوسطانقشهنگاری در جهان اسلام قرن ششمنقشهنگاری در دوران رنسانسنقشهنگاری در دوران مدرنشروع مسیر نقشهنگاریهرچند عاج ماموت حکاکی شده در جمهوری چک که متعلق به ۲۵,۰۰۰ سال قبل است، قدیمیترین نقشه موجود بنظر میرسد؛ اما همچنان بین باستانشناسان، جغرافیدانان، نقشهنگاران و… بر سر اینکه کدامیک نقشه تلقی میشود یا صرفا یک اثر هنری برجای مانده از دیرینیان است، اختلافات فراوانی وجود دارد.
آنچه که نقشهنگاران بهعنوان کهنترین نقشه میپذیرند، از آن بابلیها است. بابلیها طرحهای سادهای را روی لوحهای گلی میکشیدند. از آثار باقیمانده آن دوران (قرن چهارم تا دوازدهم قبل از میلاد) و شاید یکی از اولین نقشههای جهان، لوحی است که دنیا را بهصورت یک دایره احاطه شده با آب نشان میدهد. این نقشه انعکاسی از اعتقادات، باورها و جهانبینی مردمان بابل و بینالنهرین است.
بعد از آن مصریها نقشههایی برای ثبت حدودی زمینها ایجاد کردند و سپس چینیها کروکیهایی ظریف روی ابریشم حکاکی کردند.
لوح نقشه بابلیها؛ منبع: ویکی مدیا؛ عکاس: Gary Todd
نقشهنگاری در دوران باستاندر حدود سالهای ۱۵۰ پس از میلاد، یونانیان و رومیان هنر نقشهنگاری را به کمال رساندند. از مشهورترین اخترشناسان و نقشهنگاران آن دوران «کلاودیوس بطلمیوس» (Ptolemy) است که به احتمال زیاد در یونان باستان، شهر اسکندریه واقع در مصر زیسته است. او با کشف خطوط طول و عرض جغرافیایی، از ریاضیات برای طراحی و ترکیب نقشهها استفاده کرده و رساله «جغرافیا» (Geography) را نوشته است. رساله جغرافیای بطلمیوس، احتمالا اولین رساله و اطلس نقشهنگاری تاریخ محسوب میشود که نقشهای یکپارچه و بزرگ با جزئیات کم از جهان روزگار خودش را به تصویر میکشد. این اطلس نقشههای منطقهای دقیقتر و با جزئیات و توضیحات بیشتر را در ادامه آن آورده است. این اثر، تاثیر قابلتوجهی بر نقشهنگاران اروپایی و اسلامی داشته است.
نقشه جهان بطلمیوس؛ منبع: ویکی مدیا؛ عکاس: Margaret Bertha Synge
نقشهنگاری در قرونوسطادر اروپای قرونوسطا، پیشرفت در نقشهکشی اندک بود؛ زیرا نقشهها تحت تسلط کلیسا بودند و بیشتر بر موضوعات مذهبی تمرکز داشتند و تفاسیر کتاب مقدس را منعکس میکردند. در نقشههای طراحی شده توسط کلیسا، اورشلیم در مرکز نقشه و آسیا در بالای آن قرار میگرفت و تصاویر با عناصر هنری مانند فرشتهها، قدیسان و موجودات خیالی تزیین میشدند. در آن دوران بهعلت باور متعصبانه کلیسا که زمین مسطح است و نه کرویشکل، اخترشناسان و نقشهنگاران امکان انتشار نقشههایی را نداشتند که به کمک علم نجوم از دنیای واقعی طراحی کرده بودند. در نتیجه این امر، اروپا پبشرفت و دستاورد قابلتوجهی در این عرصه نداشته است؛ البته افرادی مانند «کنستانتین انطاکیه» (Constance of Hauteville)، توپوگرافیهای مسیحی ایجاد میکردند که زمین را بهعنوان یک صفحه مسطح نشان می داد و مورد مقبولیت کلیسا واقع میشد؛ اما تا انتهای قرونوسطا و اوایل دوران رنسانس، منجمانی همچون «گالیلئو گالیله»، اجازه ابراز حقیقت را نداشتند.
نقشه جهان قرونوسطا؛ منبع: ویکی مدیا؛ عکاس: Rita Willaert
نقشهنگاری در جهان اسلام قرن ششمدر دورانی که اروپای قرونوسطا علم نقشهنگاری و جغرافیا را در خدمت باورهای مسیحیت گرفته بود، جهان اسلام در این زمینه پیشرفت چشمگیری را طی میکرد. دانشمندان و جغرافیدانان مسلمان، با پیروی از روشهای بطلمیوس و با کمک گرفتن از دانش و نوشتههای کاوشگران و بازرگانانی که از مسیرهای تجاری جهان میگذشتند، دنیا را روی کاغذ طراحی کردند. آنها تعاریف دقیقتری از واحدهای اندازهگیری ارائه دادند و توانستند محیط زمینها و اراضی را محاسبه کنند. همچنین نقشهنگاران مسلمان آن عصر، سیستمی پیچیده از نصفالنهارها و خطوط عمودی و افقی تقسیمبندی زمین، طراحی کردند که در بالا رفتن کیفیت و دقت هنر نقشهنگاری، تاثیر بسزایی ایجاد کرد. از جمله جغرافیدانان مهم آن عصر «محمد شریف ادریسی» است.
ادریسی تجربه زیادی در سیر و سفر داشت و در نهایت ۱۶ سال در جزیره سیسیل دریای مدیترانه، در دربار پادشاه «راجر دوم» (Roger II of Sicily)، ساکن شد تا حاصل جهانگردیهایش را در کتابی با عنوان «نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق» بنوسید. این کتاب مورد توجه پادشاه وقت قرار گرفت؛ تاجایی که به او پیشنهاد داد از نقرههای دربار سلطنتی برای نقشهسازی در این کتاب بهره ببرد تا تصاویر مناطقی را که در رسالهاش آورده است، طراحی کند و به صفحات بیافزاید.
جزیره سیسیل محل تردد جهانگردان زیادی بود و ادریسی برای تکمیل جزئیات نقشههایش، از مسافران، تاجران و… درباره سرزمینهای محل زندگیشان پرس و جو میکرد. همچنین معاشرت وی با پادشاهی مسیحی، اطلاعات قابلتوجهی از دیگر کشورهای مسیحی آن روزگار مانند فرانسه، انگلستان، آلمان و حتی شبیهجزیره اسکاندیناوی در اختیارش قرار میداد.
کتاب «نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق»..